بررسی مفهوم خودانگیختگی در رقص مارتا گراهام با تکیه بر نظریات آنتونن آرتو

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناسی ارشد بازیگری، پردیس فارابی، دانشگاه هنر، تهران.

2 استادیار، دانشکدۀ سینما و تئاتر، دانشگاه هنر، تهران.

3 کارشناس ارشد کارگردانی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکزی، تهران،

چکیده

از مارتا گراهام می توان به عنوان یکی از پایه گذاران رقص مدرن یاد ک رد. او از بالۀ کلاسیک
فاصله گرفت، رقص مدرن را به عنوان انقلابی علیه آن صورت بندی کرد و همچنین با
خلق زبانی نوین از حرکات، عواطف ژرف انسانی را به نمایش گذاشت. گراهام شیوه اش را به
گونه ای طراحی کرد که بدن رقصندگان را بیانگر و نمایشی تر جلوه دهد و همچنین با کمک
گرفتن از عبارات شاعرانه دست به خلق تصاویر بص ری زد. او ایده هایش را از حرکات حیوانات،
سفرهایش به شرق، مطالعات بسیار در حوزۀ موسیقی، فلسفه، روانشناسی و اسطوره های یونانی
وام می گرفت. گراهام در پی آن بود که از مسیر رقص به ضمیر انسان راهی بگشاید. پیش از
شکل گیری ایده های گراهام، آنتونن آرتو ایدۀ طاعون را طرح ریزی کرده بود که با الهام از
رقص بالی، کلیدواژۀ خودانگیختگی را پیشنهاد می کرد. مفهوم خودانگیختگی به رویدادی آنی
در اجرا اشاره دارد. یعنی بازیگر در لحظه و به صورت آنی به هر چیز واکنش نشان می دهد
به شکلی که گویی اولین رویارویی او با رویداد است. آرتو ریشۀ این در لحظه بودن و آنی
واکنش نش ان دادن را در ضمیر ناخودآگاه انسان جستجو می ک رد و در صدد آن بود تا با
حمله به حواس تماشاگر به ناخودآگاه او دسترسی یابد و مخاطب را با خود حقیقی اش مواجه
کند تا بتواند به کاتارسیسِ مطلوب نظرش برسد. به نظر می رسد آرتو بازیگری را یک
43
بخش پژوهش
1 . این مقاله مستخرج از پایا ننامۀ کارشناسی ارشد نگارندۀ اول، تحت همین عنوان است.
2 . کارشناسی ارشد بازیگری، پردیس فارابی، دانشگاه هنر، تهران.
3استادیار، دانشکدۀ سینما و تئاتر، دانشگاه هنر، تهران. .
4 کارشناس ارشد کارگردانی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران. پست الکترونیک: .
ساحت شهودی و غریزی قلمداد کرده است. در این پژوهش با بررسی دیدگاه آرتو و با تمرکز
بر مفهوم خودانگیختگی او، به زمینه های شکل گیری رقص گراهام، ویژگی ها، تکنیک ها و
الهامات رقص او پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند که میان ایده های
رقص مدرن و مسئله خودانگیختگی بازیگر، شباهت هایی وجود دارد. در همین راستا اثری
از گراهام با نام سوگواری را با تمرکز بر ایدۀ خودانگیختگی آرتو بررسی کرده ایم. به نظر
می رسد می توان چنین گفت که اجراهای گراهام خودانگیخته و آنی هستن د و او در تلاش
است تا با زبان بدن، مفاهیم را به مخاطب انتق ال داده و از طریق غلیان احساسات به ضمیر
ناخودآگاه آن ها راه یابد. روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی و شیوۀ جمع آوری داده ها
کتابخانه ای است.