نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دکترای پژوهش هنر، گروه مطالعات عالی هنر، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ایران.
2 استاد و مدیر گروه مطالعات عالی هنر، دانشکدۀ هنرهای زیبا، دانشگاه تهران.
3 دانشیار گروه هنرهای نمایشی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ایران.
چکیده
ژک لکان، ژوئیسانس را در ساحتِ واقع و اختگی را در ساحت نمادین تعریف میکند. رنج، ویژگی مشترک این دو امر است که به طور متفاوتی نمایان میشود. نمایشنامۀ «هیولاخوانی»، نوشتۀ نغمه ثمینی اثری است با ویژگیهای رئالیسم جادویی و در باب سرکوب. از همین روی، بستر مناسبی را برای پژوهش روانکاوانه فراهم میکند. هدف از این پژوهش، خوانش روانکاوانۀ نمایشنامۀ «هیولاخوانی» با تکیه بر آرای ژک لکان و تأکید بر چگونگی بازنمایی رنج است. این تحقیق، با استفاده از منابع کتابخانهای و به صورت توصیفی- تحلیلی به نگارش درآمده است. طبق نتیجۀ پژوهش، هر دو رویِ رنج، در این اثر، بازنمایی شده است. نشانههای اختگی در ظاهرِ خانه، سقط جنین، خواب یونس و ... وجود دارد. ابراهیم نیز به دلیل سرکوب مرضیه و یونس، عامل اختگی است. سعید شهرزاد/ ترانه بامداد به وسیلۀ متونی که مینویسد، امر واقع را بازنمایی کرده و امکان تجربۀ ژوئیسانس و گذر از اختگی را برای مرضیه فراهم میکند.
کلیدواژهها