در جنبش «زن. زندگی. آزادی.»، ترانۀ برای... شروین حاجیآقاپور مورد استقبال وسیعی واقع شد و شناسنامۀ آن جنبش لقب گرفت. متن این اثر، گزیدهای است از انگیزهها و علل اعتراض، که معترضان در شبکۀ اجتماعی توییتر ابراز نمودند. بازخورد مثبتِ این اثر، دالّ بر وجود کارکردهای بالقوه مؤثرِ آن برای جنبش بوده است و ازاینرو، این پرسش بنیادین قابل طرح است که کارکردهای رتوریکیِ این ترانه در درون آن جنبش چه بوده و چگونه عمل کرده است؟ به منظور پاسخگویی به این پرسش، این اثر به شیوۀ تحلیل متنمحور مورد تحلیلِ محتوای کیفی قرار گرفت و آنگاه ذیل رویکرد کارکردی در مطالعات رتوریکِ جنبشهای اجتماعی در علوم ارتباطات، از الگوی مفهومیِ چارلز استوارت برای توصیف چگونگی و تجزیهوتحلیل عللِ اثربخشیِ کارکردهای رتوریکیِ این اثر استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که این ترانه، در مراحلِ اولیۀ (پیدایش و ناآرامی مدنیِ) جنبش، با تأکید بر اضطرارِ وضعیتِ نابهسامان اکنون و نویدِ یک آیندۀ روشن، به دگرگونسازیِ ادراکات از واقعیتِ اجتماعی کمک نموده و از طریق تغییرِ ادراک از قربانی شدن، هویت، عزتنفس و پایگاه اجتماعیِ معترضان، به ترمیم و تقویتِ ایگوی آسیبدیدۀ آنان یاریرسانده است. همچنین شیوۀ مشارکتیِ تولید متن آن، درکنار عرضاندامِ ارزشهای اخلاقیِ محتوایش، در راستای مشروعیتبخشی به جنبش بوده و با اشاره به نقض حقوق بشر، حیوانات و محیطزیست، در مسیر مشروعیتزدایی از نهادهای مسلط بر جامعه گام برداشته است.