دانشآموخته کارشناسی ارشد رشته فرش، دانشگاه هنر، تهران، ایران
چکیده
هنر منعکسکننده دنیای اطراف ما است، اما آیا هنر به شکلگیری جامعهای که در آن زندگی میکنیم نیز کمک میکند؟ جان مولینه، نویسندهای مارکسیست، صاحب آثاری سترگ در طی چندین دهه و همچنین کسی که علاقهای دیرپا به هنرهای تجسمی داشته، در این نوشتار بر اساس کتابی که در دست انتشار است، به این موضوع جذاب میپردازد. این متن نسخهای بسیار فشرده از یک بحث طولانیتر است که در کتابِ در حال انتشار «دیالکتیک هنر» آورده خواهد شد هم کتاب و هم این مقاله با این اعتقاد نوشته شدهاند که هنر تجسمی نهتنها برای اقلیتی که به هنر علاقه دارند، بلکه به طور عینی برای کل جامعه و توسعه آن اهمیت دارد. این موضوع که نقاشیها یا مجسمهها نیروی محرکه تغییرات اجتماعی عظیمیاند که اگر بشریت بخواهد آیندهای شایسته داشته باشد، به آنها نیازمند است، درست نیست. این نقش را مبارزات تودهای مردمی داشته و خواهند داشت. هنر به دلیل تواناییاش در بیان بصری آگاهی اجتماعی در یک دوره که باعث رشد شخصیت انسان و آگاهی جمعی ما از محیط طبیعی و اجتماعی میشود، اهمیت دارد.