هنر اعتراضی فمینیستی در بستر نظریه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشگاه هنر اصفهان

چکیده

هنـر اعتراضـی بـه جریانـی از هنـر معاصـر گفتـه میشـود کـه مـورد توجـه هنرمنـدان کنشـگر اجتماعـی بـوده و هـدف از آن آگاهـیبخشـی بـه عمـوم مـردم در مـورد انـواع تبعیضها و سـتمهـای نهادینه شـده و تـاش برای زدودن آنهـا از بسـتر جامعـه اسـت. اگرچـه بیشـتر هنرهـای فمینیسـتی دهـۀ 1970 م، بـه هـر حـال هنـر اعتراضـی بـود، یـک گـروه بـه طـور مشـخص عنـوان "هنـر اعتراضـی فمینیسـتی" را بـه دسـت آورد. در ایـالات متحـده پـس از انقـاب اجتماعـی دهـۀ 1960م، بسـیاری از هنرمنـدان (زن و مـرد) بـه جنبشهـای اعتراضـی سیاسـی مختلـف پیوسـتند. نـه تنهـا بسـیاری از زنـان هنرمنـد فعـال در جنبـش حقـوق مدنـی، و اعتـراض بـه جنـگ ویتنـام، در اعتصابـات و تجمعـات اعتراضـی شـرکت کردنـد، بلکـه آنهـا جنبشهـای فمینیسـت خـود را نیـز تأسـیس کردند،کـه در آن آگاهـی اجتماعـی و مبـارزه علیـه سـرکوب زنـان را بـا فعالیتهـای ضـدجنـگ ادغـام کردنـد. ایـن مقالـه بـر آن اسـت تـا بـا روشـی توصیفـی و تحلیلـی بـه ایـن پرسـش پاسـخ دهـد کـه هنرمنـدان فمینیسـت از چـه شـیوه هایـی بـرای بیـان هنـر اعتراضـی خـود در دهـههـای 1960 و 1970م اسـتفاده کردنـد و چگونـه آرای متفکـران مـوج دوم فمینیسـم در چنیـن آثـاری نمـود یافتـه اسـت. نتایـج حاصـل نشـان مـیدهـد از آنجایـی کـه مـوج دوم فمینیسـم رویکـردی رادیـکال و مصامحـه ناپذیـر اتخـاذ کـرده بـود، هنرمنـدان ایـن جنبـش نیـز عمومـا از زبانـی تنـد و گزنـده در آثـار خـود بهـره گرفتـه انـد.

کلیدواژه‌ها